جمعه ۱۷ فروردین ۰۳

Roman

تو این سایت قراره رمان قرار بگیره:)

Roman... این امیر بگیره:)

۳ بازديد
#پارت_1????????
 
روی تخت دراز کشیده بودم و به سقف خیره بودم
 
منتظر پری بودم که بیاد و باهم صحبت کنیم
پری تنها دوستی بود که خیلی باهاش صمیمی بودم
 
تو حال و هوای خودم بودم که ناگهان در باز شد و پری مثل گاو اومد تو...
 
عین قورباغه از تخت پریدم پایین و با ترس گفتم:
_کره خر مگه اینجا طویلس؟ صد بار بهت گفتم اول در بزن بعد بیا تو ، شاید لخت باشم
 
نیششو باز کرد و چشکمی بهم زد و گفت:
+جوون خانمی مگه شما لختم میشی تنهایی؟ افتخار بدین یبار باهم لخت بشیم 
 
_ خاک تو سرت پری این حرفا چیه دختر؟ مگ پسری که چشم داری بهم؟
 
+ مگه حتما باید پسر باشم که رو همچین دافی نظر داشته باشم جیگر؟؟
 
از حرفش خندم گرفت.دافو بخاطر سایز سی*نه هام و باس*ن تپلم میگفت 
 
تک خنده ای کردم و با عشوه گفتم : پری؟؟
 
+جونه پری خوشگلم ، بنال عزیزم
 
_جون به جونت کنن یه طویله گاوی ، فردا برای دانشگاه چی میپوشی؟
  
دستشو زد به کمرش و به افق خیره شد . انگار داشت فیزیک کوانتوم حل میکرد این بشر
 
_هووووی پری با تواما 
+مرگ چته تو؟ دارم فکر میکنم صبرکن دیگ
 
که یهو دستاشو به هم کوبید و با اشتیاق گفت:
+فهمیدممممممم ، لباس 
 
از حرفش تعجب کردم ، چرا انقد خنگ بود این دختر؟ خدایا خودت اینو شفا بده لطفا...



منتظر ادامه باشین:)
راستییی نظراتتونو یادتون نره بگین